۱۷ |
و فرشتهای دیدم که در آفتاب ایستاده بود و به بانگ بلند به کلّ پرندگان که در دل آسمان بال میزدند، ندا داد و گفت: «بیایید؛ برای ضیافت بزرگ خدا گردِ هم آیید |
2014 کتاب مقدس فارسی |
|
۱۷ |
آنگاه فرشته ای را در آفتاب ایستاده دیدم که با صدای بلند به همۀ پرندگانی که در میان آسمان به حال پرواز بودند می گفت: «بیائید و برای جشن بزرگ خدا جمع شوید |
کتاب مقدس فارسی 2008 |
|
۱۷ |
سپس، فرشتهای را ديدم كه در آفتاب ايستاده بود و با صدای بلند به پرندگان میگفت: «بياييد و بر سر سفرهای كه خدا برای شما تدارک ديده است، جمع شويد. |
2005 کتاب مقدس فارسی |
|
۱۷ |
و دیدم فرشتهای را در آفتاب ایستاده که به آواز بلند تمامی مرغانی را که در آسمان پروازمی کنند، ندا کرده، میگوید: «بیایید و بجهت ضیافت عظیم خدا فراهم شوید. |
کتاب مقدس فارسی 1895 |
|