۱ |
ایوب در پاسخ گفت: |
۲ |
«شخص بیقوّت را عجب یاری رساندهای! بازوی ناتوان را عجب نجات دادهای! |
۳ |
شخص بیحکمت را عجب مشورت دادهای! خردمندی را عجب به نمایش گذاشتهای! |
2014 کتاب مقدس فارسی |
|
۱ |
ایوب جواب داد: |
۲ |
«چه مددگاران خوبی برای منِ مسکین و بیچاره هستید. |
۳ |
و با پندهای عالی و گفتار حکیمانه مرا متوجه حماقتم ساختید. |
کتاب مقدس فارسی 2008 |
|
۱ |
آنگاه ايوب پاسخ داد: |
۲ |
چه مددكاران خوبی هستيد! چه خوب مرا در هنگام سختی دلداری داديد! |
۳ |
چه خوب با پندهای خود مرا متوجۀ حماقتم ساختيد و چه حرفهای عاقلانهای زديد! |
2005 کتاب مقدس فارسی |
|
۱ |
پس ایوب در جواب گفت: |
۲ |
«شخص بیقوت را چگونه اعانت کردی؟ و بازوی ناتوان را چگونه نجات دادی؟ |
۳ |
شخص بیحکمت را چه نصیحت نمودی؟ وحقیقت امر را به فراوانی اعلام کردی! |
کتاب مقدس فارسی 1895 |
|